اعصاب گرمائی در پوست
«به کسانيکه با آیات ما درافتادند آتشی خواهيم چشانيد. هر چه پوست آنها پخته شود آنرا عوض کرده تا رنج سوختن را بچشند. خداوند نيرومند است ولی با حکمت کار می کند».
عوض نمودن پوست برای چشیدن رنج سـوخـتـن بـه ايـن معـنـی اسـت که وقـتی پـوسـت می سوزد انسان ديگر سوزش سوختن را احساس نمی کند. واقعيت هم همين است. اعصابی که گرما و سوختگی را احساس می کنند در پوست در سـطح بدن هستند. اندامهای زير پوستاعصاب احـسـاس گـرمـا و سـوزش را ندارند. وقتی پوست می سوزد انسان ديگر گرما و سـوختگی را احساس نمی کند.
بازتاب عملکردهای انسان توسط شنوائی، ديدگان و پوست
«تا اينکه وقتی به آن (آتش) رسيدند شنوائی، ديدگان و پوست آنها گواهی می دهد که چه کـارهـائی را انجام ميداده اند»!
نکـتـه آيه: شنوائی، ديدگان و پوست، کارهای انسان را بازتاب می دهد:
وقتی مغز انسان چيزی می شـوند يا به چيزی گوش می دهد، وچيزيرا می بيند يا به چيزی نگاه می کند؛ ضمن اينکه از آن نسـخه برميدارد، آنرا با فرستنده خود پخش نيز می کند. طوريکه می توان با گيرنده آن امواج را گرفـت و فهـمـيـد کـه مثلاً فرد به چه نگاه می کند. همينطور در رابطه با مواردی که قـبلاً به آنها نگاه کرده يا گوش داده يا آنها را انجام داده است.
پـوسـت نـيـز فـقـط شـکـل و نـمود اعضای داخلی را نشان نمی دهد بلکه پوست اعضای داخلی را نيز می شـنـود. مثلاً اگر کسی به ناراحتی قـلب (که در داخل سـينه قـرار دارد) مواجه شود، درد آن از طريق عصبِ خاصِ آن درد، درد را در کتف چپی يا نـواحی آن به آدم گوشزد می کند. يا می تواند تصويری از يک درد درونی را به شـکـل و عـلامـت مـعــينی نشـان بـدهـد کـه يـک متخصص پـوست بـراحتی می تواند نوع درد و بيماری را تشخيص بدهد. هـمـينطور می تواند عملکردهایانسان در شرايط خاصی (که شرايط قـيامت از جمله آنست) را بارز کند.